چگونه پدربزرگ شاه چارلز سوم بر اثر ابتلا به سرطان درگذشت
تاریخ انتشار: ۱۷ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۶۹۵۸۸۷
زیسان: شاه جورج ششم در ۶ فوریه ۱۹۵۲، بعد از ۱۶ سال سلطنت که به دنبال کنارهگیری برادرش در دسامبر ۱۹۳۶ [آغاز شد]، بهناگاه در خواب درگذشت.
در بیانیه رسمی که بعدا منتشر شد، دلیل مرگ را گرفتگی [ترومبوز]عروق کرونر اعلام کردندــ، اما همه میدانستند که پادشاه سیگاری قهار بود که سرطان ریه داشت.
در این بیانیه رسمی آمده است: «صبح ششم فوریه پادشاه را در تختخوابش در خانه ساندرینگهام در نورفولک مرده یافتند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«او بر اثر گرفتگی عروق کرونرــ انسداد در جریان خون به قلب ــ ناشی از لخته شدن خون در رگــ در خواب درگذشت.»
«آن چای را هیچوقت ننوشید؛ یک لخته خون قلب شجاع جورج ششم را در خواب از کار انداخت.»
این پادشاه که ناخواسته و با بیمیلی سلطنت را پذیرفت، بر اساس شایعات، سیگار کشیدن را از ۱۶ سالگی شروع کرد. گفته میشود که او به مدت چهار دهه دستکم روزی یکی دو پاکت سیگار میکشید.
سلامتی پادشاه از سال ۱۹۴۸ رو به وخامت گذاشت. مدتی پادرد داشت و بعد تشخیص دادند که به تصلب شرایین مبتلا شده است.
این خطر هم وجود داشت که به قانقاریا مبتلا شود و مجبور شوند پای راستش را قطع کنند.
در مارس ۱۹۴۹، تحت عمل جراحی قرار گرفت، اما بعد از یک دوره نقاهت، در مه ۱۹۵۱ روی ریه پادشاه لکهای دیده شد. در سپتامبر، یک توده بدخیم [در ریهاش]پیدا کردند. خبرنامه داخلی کاخ باکینگهام که سپتامبر ۱۹۵۱ درباره سلامتی شاه منتشر شد، وضعیت او را بعد از عمل جراحی «رضایتبخش» توصیف کرد.
برپایه گزارش آن روز بیبیسی، «پزشکان روز جمعه در ریه شاه تغییراتی ساختاری مشاهده کردند که موجب نگرانی شد و سپس تصمیم گرفتند جراحی انجام شود».
این تشخیص را به شاه اطلاع ندادند، اما او را جراحی کردند و ریه چپش را برداشتند.
شاه جان گرفت و بهنظر میرسید بهبود یافته است، ولی سرانجام زندگی را واگذاشت و ششم فوریه در ساندرینگهام، املاک سلطنتی نورفولک، با آرامش در خواب درگذشت.
نخستوزیر وینستون چرچیل به مجلس عوام گفت: «شاه در این ماههای آخر کنار مرگ راه میرفت، انگار مرگ همدمش بود، آشنایی که او را میشناخت و از او نمیترسید.»
شاهدخت جوان، الیزابت، شش هزار و ۴۳۶ کیلومتر دورتر در کنیا بود که خبر درگذشت پدرش را به او دادند.
این دوک ادینبورو بود که وقتی با همسرش تنها بود، این خبر اندوهبار را به او اطلاع داد. برای این کار، او را به باغ برد تا در حالی که بهآرامی در چمنزار بالا و پایین میرفتند، به او بگوید.
tags # انگلیس ، تاریخ سایر اخبار (ویدئو) ویدئویی عجیب و باورنکردنی از بریدگی مرگبار گردن یک مارمولک غولپیکر (ویدئو) فروش ترشی میوه به کثیفترین شکل ممکن در هند! (ویدئو) روش جالب و کاملا مبتکرانه یک گنگستر قدیمی در فروش هندوانه (ویدئو) نالههای دردناک بچه ایمپالا بعد از شکار توسط دو یوزپلنگ!منبع: زیسان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت zisaan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «زیسان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۶۹۵۸۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شمهای از بیکفایتی پهلوی
کتاب «ممل تهرونی» که از سوی نشر جمال منتشر شده، سری به دوران حکومت پهلوی میزند و نوجوان امروز را با بخشی از تاریخ کشور در آن دوران آشنا میکند. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کتاب «ممل تهرونی» از جمله آثار نشر جمال در حوزه ادبیات انقلاب برای گروه سنی کودک و نوجوان است. این اثر که به قلم سیدسعید هاشمی نوشته شده، تلاش دارد با بیان خاطراتی از دهه 60، پیوندی میان نوجوان امروز با ماجراهای سالهای حکومت پهلوی برقرار کند. در معرفی این اثر آمده است: داستان کتاب «ممل تهرونی» دربارهٔ پسری به نام ممل است که در دههٔ 60 روایت میشود. در این کتاب نوجوانان با اتفاقاتی که کودکان و نوجوانان در آن دهه با آنها مواجه میشدند و خاطراتی که پدر و مادرشان در آن دوره داشتند، آشنا میشوند.
فاطمه شهروش، فعال حوزه کتاب، در یادداشتی که به معرفی این کتاب پرداخته و برای انتشار در دسترس تسنیم قرار گرفته، نوشته است:
ممل یک پسربچه هفتهشت ساله است. پدر ممل اعتقاد دارد تابستانها وقت بچه در تهران تلف میشود. برای همین او را میفرستد قم پیش پدربزرگ و مادربزرگش. پدربزرگ ممل حجرهدار است و هر روز ممل را با خودش میبرد بازار؛ اما هنوز چند روزی از اقامت ممل در قم نگذشته که اتفاقات عجیب و غریبی در کوچهپسکوچههای محل رخ میدهد. سروکله غریبهای در شهر پیدا شده که میرود سراغ دختربچهها و زنها. طلاهایشان را میدزد و اگر مقاومت کنند بهشان آسیب میزند. تلاش مادربزرگ و پدربزرگ ممل برای دور نگه داشتن ممل از مهلکه بیفایده است.
ممل همه چیز را فهمیده و از اینکه به تنهایی به کوچه و خیابان برود، میترسد. از طرفی صدای مردم شهر به گوش پاسبانها و کلانتری نمیرسد. وقتی ریشسفیدها همراه آقابزرگ، پدربزرگ ممل، به کلانتری میروند تا از این اوضاع شکایت کنند، ستوان اینطور جوابشان را میدهد: «اگه امنیت ندارن، نذارید بیان توی کوچه. مقصر خود شما هستید. ما داریم تمام تلاش خودمون رو میکنیم. الان هم بیکار نیستیم. اعلیحضرت تازه به کشور برگشتند و ما میخواهیم یک جشن در شهر قم برگزار کنیم... حالا که خدا رو شکر خیانت مصدق و کاشانی برملا شد و اعلیحضرت به کشور برگشتن، به جای تشکر و قدردانی، اومدید لیچار میگید؟»
چرا نوجوان ایرانی هریپاتر میخواند، اما کتاب ایرانی نه؟ممل عکس محمدرضا شاه و و تیمسار زاهدی را در اتاق ستوان میبیند و بو میبرد که قضیه قرار نیست به این سادگیها حل شود. به این ترتیب نویسنده از دید ممل به گوشهای مبارزات مردم با رژیم حاکم و تلاشهایشان برای گرفتن حق اشاره میکند.
از آنجا که داستان در شهر قم دنبال میشود، مخاطب با شخصیتهای مذهبی و سیاسی آن دوره نظیر آقانجفی و آیتالله بروجردی نیز آشنا میشود. از محلههای قم نظیر چهارمردان و باجک نیز بارها در کتاب اشاره شده که آن را برای خوانندگان این شهر خواندنیتر و جذابتر میکند.
حرفهای درگوشی مردم کوچهوبازار و نوع برخوردشان با مأموران حکومتی به گونهای در کتاب بیان شده است که مخاطب را به خوبی با شرایط سیاسی و اقتصادی و اجتماعی آن زمان آشنا کرده تا به طور غیرمستقیم به بیکفایتی حاکمان این برهه تاریخی پی ببرند.
ممل تهرونی یک رمان 159 صفحهای است که پسربچههای بزرگتر از 9 سال از خواندنش لذت خواهند برد و به راحتی میتوانند خودشان را جای شخصیت قهرمان داستان بگذارند. آنها باید با دقت داستان را بخوانند تا بتوانند حدس بزنند، کدام یک از شخصیتهای کتاب مظنون اصلی است و همه آتشها از زیر سر او بلند میشود.
انتهای پیام/